گل دختری امروز آخریشه
مامانی امروز آخرین امتحانشو میده ازت ممنونم که تو این مدت انقدر خوب همکاری کردی تا مامان راحت درس بخونه دیشب دیگه حاضر نبودی یه لحظه هم ازم جدا بشی منو چسبیده بودی و اگه زمین میزاشتمت گریه میکردی و به سمتم میومدی جالب اینکه وقتی رفتم تو اتاق مادر جون درس بخونمو تو رو پیش بابایی گذاشتم دیدم بعد از چند دیقه صدای دستات میاد فهمیدم داری میای پیشم اومدی و درو باز کردی بعد هم اروم درو پشت سرت بستی بی صدا اومدی لبه تختو گرفتی و رو پا های نازت که تازگی یاد گرفتی چند قدم باهاشون برداری بلند شدی و با چشمای نازت یه لبخند به زوم زدیو تموم خستگی رو از تنم به در کردی قربون اون خندت برم که خیلییییی خوشمزست ...
نویسنده :
مامان دردونه
9:26
تولد یک سالگیت مبارکککک
گل نازم دردونه من تولدت مبارک عزیزم این وبلاگ هدیه من برای تو ست تا ازین پس خاطرات زیبای با هم بودنمونرو ثبت کنم تا در آینده بدونی چقدر برام عزیزی می دونم یکم دیر شروع کردم ...
نویسنده :
مامان دردونه
1:35